روزهای حضور آیت‌الله مدنی در خرم‌آباد / می‌خواهم به‌زور شما را ببرم بهشت!

۹۹/۰۶/۱۹، ۱۰:۳۴ ق٫ظ

مرحوم مدنی در خرم‌آباد با تأسیس مراکز عام‌المنفعه، گام‌های مهمی در اصلاح امور برمی‌داشت. یک شب ایشان این آقایان خیر و ثروتمند را دعوت کرد به خانه‌شان. می‌گفت: «آقایان من می‌خواهم به‌زور شمارا به بهشت ببرم به‌وسیله همان ثروتی که خدا به شما داده است و کمک شما به محرومین و تنگدستان. می‌خواهم شما عاقبت‌به‌خیر شوید».

به گزارش «ایام»، آیت‌الله عباسعلی صادقی در سال ۱۳۳۸ به دعوت آیت‌الله کمالوند برای تدریس در حوزه علمیه کمالیه به خرم‌آباد رفت. اکنون نیز به‌عنوان رئیس همان حوزه علمیه در خرم‌آباد مشغول است. گفت‌وگوی پیش رو با امام‌جمعه موقت خرم‌آباد، درباره خاطرات ایشان از حدود سال‌های ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۴ است که آیت‌الله سید اسدالله مدنی در خرم‌آباد حضور پیدا کردند.

خاطرات آیت الله صادقی قهاره از حضور شهید محراب آیت الله مدنی در خرم‌آباد
آیت‌الله عباسعلی صادقی قهاره

با آیت‌الله سید اسدالله مدنی در قم و دوران نوجوانی ایشان آشنا شدم. تازه آمده بودند حوزه و حجره فوقانی ما بودند. آن زمان طلبه ضعیفی بودم. یک روز در زمستان مرحوم مدنی درحالی‌که من مشغول درس خواندن بودم لباسی را آورد و گفت بپوشید تا سرما نخورید. از آن دوران آشنا شدم به مرحوم، اما از مقام او هیچ اطلاعی نداشتم. پس از گذراندن مراحل مقدماتی در حوزه علمیه قم، سید اسدالله مدنی، به نجف اشرف هجرت کرد و ما دیگر از ایشان خبری نداشتیم. آنجا هم در کنار تحصیلات تکمیلی خودش، شروع به تدریس کرد و جزو اساتید معروف حوزه علمیه نجف اشرف به شمار می‌رفت. هرکجا رفت، با شهامت و شجاعت و اخلاص مبارزه کرد.

سید اسدالله مدنی آنجا به خاطر کار و فعالیت زیاد، به خونریزی گلو و سینه مبتلا شد و در بستر بیماری افتاد. مرحوم آیت‌الله مدنی، در دوران اقامت در نجف اشرف، به‌طور مرتب به ایران سفر می‌کرد. آیت‌الله مدنی، حرکت تبلیغی خودش را از همدان آغاز کرد و راهی همدان شد. در دوران حضور در همدان، فعالیت‌های مبارزاتی و خدمات ارزنده‌ای به یادگار گذاشت. درست است زادگاهش آذرشهر تبریز بود اما هرکجا رفته، با شهامت و شجاعت و اخلاص خدمت کردند. خلأ حضور یک عالم مجاهد و متعهد در حوزه خرم‌آباد احساس می‌شد. آن دوران زعامت روحانیت و سرپرستی همه شئون مذهبی، اجتماعی و سیاسی لرستان سال‌های سال با مرحوم آیت‌الله روح‌الله کمالوند بود. بعد از رحلت ایشان جایگاه رفیع آیت‌الله کمالوند همچنان خالی بود. مشرف شدم خدمت امام (ره) و موضوع را اطلاع دادم. گفتم که امور درسی را اداره می‌کنیم اما اگر صلاح بدانید شیخ مهدی قاضی را اگر مورد تأیید جنابعالی قرار بگیرد مسئول امور مالی کنیم. امام هم همان‌جا کاغذ بزرگی را شروع کردند و نوشتند. گفتند شیخ مهدی قاضی از طرف من مجاز هستند وجوه شرعیه را دریافت و شهریه طلاب و کمک به محرومین را بپردازند. ما هنوز خلأ حضور یک عالم مجاهد و متعهد که بتواند مرجع مذهبی و سیاسی مردم باشد و زعامت روحانیت متعهد و انقلابی منطقه را بر عهده بگیرد را احساس می‌کردیم و وقتی شنیدیم آیت‌الله سید اسدالله مدنی در همدان هستند به همراه عده‌ای از روحانیون خرم‌آباد، راهی همدان شدیم. آنجا خدمت مرحوم مدنی ناهاری را خوردیم و از آیت‌الله مدنی دعوت کردیم که فعالیت خود را از همدان به خرم‌آباد منتقل کند. ایشان هم قول دادند و با استجابت دعوتمان تشریف آوردند خرم‌آباد.

آقایان پولدار! می‌خواهم به‌زور شما را بهشت ببرم!

منزلی در خیابان مطهری خرم‌آباد تهیه کردیم و ایشان فعالیت‌های خود را آغاز کردند. آیت‌الله مدنی در خرم‌آباد و در حوزه علمیه کمالوند، فعالیت خود را با تدریس درس خارج آغاز کرد و بعد از مدتی با حکم حضرت امام قدس سره، سرپرستی این حوزه را نیز بر عهده گرفت. مرحوم مدنی در خرم‌آباد با تأسیس مراکز عام‌المنفعه، گام‌های مهمی در اصلاح امور برمی‌داشت. یک شب ایشان این آقایان خیر و ثروتمند را دعوت کرد به خانه‌شان. می‌گفت: «آقایان من می‌خواهم به‌زور شمارا به بهشت ببرم به‌وسیله همان ثروتی که خدا به شما داده است و کمک شما به محرومین و تنگدستان. می‌خواهم شما عاقبت‌به‌خیر شوید».

آیت‌الله مدنی در فاطمیه خرم‌آباد منبر می‌رفتند و من نیز در مسجد جوادالائمه نماز می‌خواندم بعد از مدتی نماز مغرب را به آیت‌الله مدنی سپردم. مردم کم‌کم با شخصیت والای این شهید آشنا شدند. اسدالله مدنی نمی‌توانست آرام بگیرد. برای افشای رژیم طاغوتی ایران مبارزه می‌کرد. جوانان را در جلسات شبانه دور خود جمع می‌کرد و برای افشای چهره پلید رژیم مزدور پهلوی تلاش می‌کرد. مردم هم انصافاً مناسبت‌های مختلف، برای شنیدن سخنان او گرد هم می‌آمدند. سخنرانی‌های انقلابی و افشاگرانه را در فاطمیه خرم‌آباد ایراد می‌کرد. فراموش‌نشدنی بود.

از طرف ساواک نامه‌های اهانت‌آمیزی برای آیت‌الله مدنی می‌آمد رفته‌رفته ساواک برای خدشه‌دار کردن محبوبیت آیت‌الله مدنی، دست‌به‌کار شد. آن‌ها با نامه‌پراکنی و اهانت به ایشان می‌خواستند پایگاه مردمی او را از بین ببرند. مرحوم قاضی هم بیشتر نامه‌ها را نمی‌گذاشت به دست آیت‌الله مدنی برسد. اقدامات وقیحانه‌ای را عوامل ساواک انجام می‌دادند. دیگر ساواک هم خسته شده بود. مرحوم مدنی گاهی که نامه‌ها به دستشان می‌رسید برای ما می‌گفت که اهانت‌هایی را در نامه‌ها به ایشان می‌کنند اما بااین‌حال دست‌بردار نبود. فعالیت اسلامی خود را ادامه می‌داد. در جلساتش، جوان‌ها داشتند ساخته می‌شدند جلسات هرروز پررونق‌تر می‌شد. روزبه‌روز تر فعالیت‌های مبارزات خود را گسترده و علنی می‌کرد. جوان‌ها داشتند ساخته می‌شدند. ساواک گزارش‌های مستمرش را در خصوص برنامه‌ها و فعالیت‌های آیت‌الله مدنی به تهران ارسال می‌کرد، هراسناک بودند. به‌طور مرتب در استانداری رؤسای ساواک جلسه می‌گذاشتند و برای مقابله با وی و خنثی‌سازی برنامه‌های ایشان به چاره‌اندیشی افتادند. آن‌ها بالاخره در کمیسیون امنیت اجتماعی لرستان با حضور استاندار، رئیس ساواک، دادگستری فرماندهی تیپ استان، فرمانده ناحیه ژاندارمری، رئیس شهربانی و رئیس دادگاه نظامی تصمیم به تبعید آیت‌الله مدنی می‌گیرند. فردایش مردم خبر دستگیری آیت‌الله را شنیدند. همه ناراحت بودند. کسی کاری از دستش برنمی‌آمد. متوجه شدیم ایشان را به نورآباد ممسنی استان فارس منتقل کرده‌اند. ارتباط خرم‌آباد با نورآباد ممسنی قطع نشد. علاقه‌مندان به ایشان رفت‌وآمد می‌کردند. ما هم یک روز مینی‌بوسی را گرفتیم و راهی نورآباد شدیم و رفتیم خدمت آیت‌الله سید اسدالله مدنی. یک روز خدمتشان ماندیم.

 اسلحه به دوش به خرم‌آباد آمد

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آیت‌الله مدنی مثل یک سرباز خستگی‌ناپذیر به خرم‌آباد آمدند. تلاش بی‌وقفه‌ای داشت. آمدند و این بار اسلحه به دوش به خرم‌آباد آمدند تا با عناصر فرصت‌طلب، ملی‌گرا و منافقین که کمر به نابودی و انحراف انقلاب بسته بودند، مبارزه کنند. آمدند خانه ما و مهمان ما شدند همان موقع ما باخبر شدیم بعد از ترور شهید آیت‌الله قاضی امام (ره) آیت‌الله مدنی را امام‌جمعه تبریز کردند و راهی تبریز شد.

گفت‌وگو: ایمان سپهوند


پی‌نوشت: زندگی و زمانه آیت‌الله عباسعلی صادقی؛ در کتاب «میان لشکر هجران» گردآوری و منتشر شده است.


لطفا در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارید
لینک کوتاه: https://ganjnegar.ir/11863

چاپ نوشته


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برگزیده‌ها

مصاحبه با پروفسور بویل درباره ابعاد حقوقی تسخیر سفارت آمریکا
دکترین ضرورت چیست؟
 محاکمه شهروند آمریکایی در دوران کاپیتولاسیون
محکومِ آمریکایی
 سخنرانی حجت الاسلام الهی خراسانی
پیامبری که نمی‌شناسیم
مشاهده همه


تازه‌های شبکه‌های اجتماعی