به گزارش «ایام»، دکتر میثم ظهوریان؛ فعال فرهنگی و اجتماعی در واکنش به سخنرانی اخیر حسن آقامیری اقدام به انتشار مطلبی در صفحۀ شخصی خود در شبکههای اجتماعی نموده است که متن کامل این مطلب را ادامه میخوانید:
شهید مطهری در کتاب ده گفتار به پدیدهای در بین برخی از روحانیون منبری نقد وارد میکند که از آن به مزاجگویی تعبیر مینماید. شهید عزیز این سؤال را طرح میکند که چرا بسیاری از پیغمبران وقتی مبعوث میشوند مخالفان زیادی پیدا میکنند و برخی مانند حضرت نوح پس از صدها سال تبلیغ هم اندازه انگشتان دو دست حتی از نزدیکان خودشان پیرو ندارند و در مقابل برخی از مبلغین و روحانیون منبری در مدت کوتاهی پیروان زیادی پیدا میکنند.
به تعبیر شهید مطهری این پدیده رمزی دارد و آن رمز این است که هدف تبلیغ و رسالت پیامبران مبارزه با نقاط ضعف مردم بوده است و ما میخواهیم از همان نقاط ضعف برای جذب مرید بهره برداری کنیم. به تعبیر دیگر هدف پیامبران اصلاح نقاط ضعف و معایب جامعه است و هدف منبریهای مزاجگو راضی کردن مخاطب. لذا اولی مطابق مصلحت مخاطب سخن میگوید و دیگری مطابق میل او.
شهید مطهری حالت دوم را بهرهبرداری از نقاط ضعف و جهالت و عوامی بخشی از مردم و بر ضد و در جبهه مقابل رسالت پیامبری میداند و برای آن از تعبیر «تبدیل کردن منبر به کرسی دلالی شخصیتها» استفاده میکند و معتقد است کرسی منبر باید از این آلودگی پاک شود. خود شهید مطهری نیز البته از این قاعده تبعیت میکرد و به همین دلیل هم تا آخرین روزهای شهادت مخاطب و مریدی بسیار کم تعدادتر از برخی منبریهای مزاجگوی کم سواد همان دوره داشتند.
مخلص کلام این که هم کسانی که از فالوورهای میلیونی منبری مزاجگوی اخیر ذوق زده شدهاند و هم کسانی که از آن به هراس افتادهاند میبایست بدانند این مسئله پدیده جدیدی چه در تشیع و چه تاریخ دین نیست. البته این مسئله پدیدهای منحصر به منبری ذکر شده نیز نیست و در برخی از افراد مذهبی و حزب اللهی نیز در سالهای اخیر شیوع داشته است.
خیلی از این رفتارها ناشی از یک فهم غلط و سیاستزده از مفهوم جذب و جذب حداکثری هست. اساس مفهوم جذب به معنی تلاش برای بالا بردن نظام فکری مخاطب و نزدیک کردن آن به ایدهآل دینی است. اگر قرآن «و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه» هم میگوید، تأکید بر استفاده از ابزار و روش جذب متناسب با مخاطب میکند و نه استحاله در محتوا.
اما عدهای چون تحقق این تعریف مستلزم فکر، برنامه و تلاش و کار بلندمدت است، راه سادهتر را انتخاب میکنند. فکر و رفتارهای خودش را به سطح تلقیای که از نگاه طیف خاکستری جامعه دارد، تقلیل میدهد…. این جا دیگر مسأله جذب به مفاهیم دینی و انقلابی مطرح نیست. مخاطب باید جذب من و شخصیت من شوند که مصداق همان مفهوم دلالی شخصیتی است که شهید مطهری به آن اشاره میکند.
دیدگاهتان را بنویسید